▌│█║▌║▌║ فرق عشق صادق و کاذب ▌│█║▌║▌║

ساخت وبلاگ
ıllıllı مرگ تدريجے يك روياıllıllı خاطرات اختلال دلهره ● مقدمه بیست سال پیش حتی اغلب متخصصان هم شناخت درستی از اختلال دلهره نداشتند و آن را روان پریشی اضطرابی (Anxiety Neurrosis) می‌نامیدند. برخی عقیده داشتند که این اختلال از کمشکش‌های روانشناختی یا ریشه‌های عمیق و تکانه‌های آشفته‌کننده ناخودآگاه ، که ماهیت جنسی دارند، منشا می‌گیرد. اکنون اختلال دلهره را بیشتر به عنوان مشکلی جسمی با هسته‌ای متابولیک می‌دانیم. حملات دلهره طی یک یا دو دقیقه از زمان وقوع به حداکثر شدت خود می‌رسند و سپس طی ۳۰ دقیقه تا چندین ساعت تخفیف می‌یابند. آن گونه که شایع است، نخستین حمله پای بیمار را به بخش اورژانس می‌کشاند.حملات متعاقب ، چند بار در ماه روی می‌دهند و اغلب به همان اندازه حمله اول شدیدند. ● اختلال دلهره در بین چه افرادی شایع‌تر است؟ حدود سه چهارم بیماران مبتلا به اختلال دلهره زنان هستند. اختلال دلهره عمدتا در سنین ۲ تا ۳۰ سالگی آغاز می‌شود و شروع آن در نوجوانان یا کسانی که در سالهای دهه چهل قرار دارند کمتر است. ظهور اول بار اختلال در افراد مسن امری غیر معمولی است. گر چه به اعتقاد تعداد کمی از متخصصان ، این اختلال در افرادی که به هنگام کودکی تجربه جدا شدن از خانواده را داشته‌اند، شایع‌تر می‌باشد ولی بیشتر آنها بر این باورند که اختلال دلهره ، افرادی ▌│█║▌║▌║ فرق عشق صادق و کاذب ▌│█║▌║▌║...
ما را در سایت ▌│█║▌║▌║ فرق عشق صادق و کاذب ▌│█║▌║▌║ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3eleman13605 بازدید : 160 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت: 21:53

تاجرى سه دختر داشت. روزى مى‌خواست براى سفر و تجارت به شهر ديگرى برود. دخترها از او خواستند براى آنها سوغات بياورد. دختر بزرگ گردن بند طلا، دختر وسطى خلخال جواهرنشان و دختر کوچک تاج مرواريد خواست. تاجر به سفر رفت و وقع برگشتن براى دختر اولى و دومي، چيزهائى را که خاسته بودند، خريد اما فراموش کرد سوغاتى دختر سومى را بخرد. در ميان راه به ياد آن افتاد و بسيار ناراحت شد. اما کارى از او ساخته نبود. رفت و رفت تا به چشمه‌اى رسيد. وقتى در آب چشمه نگاه کرد باز به‌ياد او آمد که براى دختر کوچکتر سوغات نخريده است. از ته دل آه کشيد. در همين موقع ديد يک نفر سر از آب درآورد و گفت: چرا آه مى‌کشي؟ مرد تاجر از او پرسيد: تو کى هستي؟ مرد گفت: من آه هستم. هر کس سر اين چشمه بيايد و آه بکشد، من حاضر مى‌شوم. مرد تاجر ماجراى خود را براى آه گفت. آه گفت: من آنچه را دختر خواسته به تو مى‌دهم. به‌شرطى که پس از چهل روز دختر را به من بدهي. مرد تاجر قبول کرد. 'آه' به زير آب رفت و پس از چند لحظه تاج بسيار زيبائى را با خود آورد و به مرد تاجر داد. مرد تاجر به‌سوى شهر خود حرکت کرد.پس از چهل روز آه به خانهٔ مرد تاجر آمد و دختر را با خود برد. وقتى به چشمه رسيدند، به دختر گفت: چشم‌هايت را ببند و باز کن. دختر وقتى چشم‌هايش را باز کرد، خود را در باغ بسيار زيبائى ديد. در حين گردش چشم او به قصر باشکوهى افتاد. داخل آن شد. يک مر ▌│█║▌║▌║ فرق عشق صادق و کاذب ▌│█║▌║▌║...
ما را در سایت ▌│█║▌║▌║ فرق عشق صادق و کاذب ▌│█║▌║▌║ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3eleman13605 بازدید : 193 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت: 21:53

ıllıllı مرگ تدريجے يك روياıllıllı خاطرات تنهائی شبی از پشت یك تنهائی نمناك و بارانی، ترا با لهجه گلهای نیلوفر صدا كردم تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم... پس از یك جستجوی نقره ای در كوچه های آبی احساس تورا از بین گل هائی كه در تنهائی ام روئید ، با حسرت جدا كردم و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویائی و من تنها برای دیدن زیبائی آن چشم تورا در دشتی از تنهائی و حسرت رها كردم... همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت حریم چشم هایم را به روی اشكی از جنس غروب ساكت و نارنجی خورشید وا كردم... نمی دانم چرا رفتی نمی دانم چرا ، شاید خطا كردم و تو بی آن كه فكر غربت چشمان من باشی نمی دانم كجا ، تا كی ، برای چه ، ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه میبارید و بعد از رفتنت یك قلب دریایی ترك برداشت و بعداز رفتنت رسم نوازش در غمی خاكستری گم شد و گنجشكی كه هر روز از كنار پنجره با مهربانی دانه بر می داشت،تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد...و بعداز رفتن تو آسمان چشم هایم خیس باران بود و بعداز رفتنت انگار كسی حس كرد من بی تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت... كسی حس كرد من بی تو، هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد ...وبعد از رفتنت دریا چه بغضی كرد...و من در اوج پاییزی ترین ویرانی ی ▌│█║▌║▌║ فرق عشق صادق و کاذب ▌│█║▌║▌║...
ما را در سایت ▌│█║▌║▌║ فرق عشق صادق و کاذب ▌│█║▌║▌║ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3eleman13605 بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت: 21:53